عاشقانه های شبنم
پشت این پنجرهها گریه مرا آسان نیست
شور و احساس دلم نمنمهی باران نیست
حضرت عشق به دنیای دلم پا بگذار
بهترین حادثه آن جادوی نافرمان نیست؟
مطرب عشق بزن ساز و بخوان نو غزلی
چه کنم وصف تو حتی به غزل پنهان نیست
شوق دیدار تو در جان و دلم روشن شد
تو بتابان به سرا کلبهی دل تابان نیست
به لبم بوسه بزن حضرت دلدادهی من
که به درد دل من جز لب تو درمان نیست
گفته بودم که بیایی به پرستاری من
قصهی دوری تو دلهرهی جانان نیست؟
روزگاری همه از مستی چشمت گفتم
درشبستان خیالت که به جز جانان نیست؟
شور و احساس دلم نمنمهی باران نیست
حضرت عشق به دنیای دلم پا بگذار
بهترین حادثه آن جادوی نافرمان نیست؟
مطرب عشق بزن ساز و بخوان نو غزلی
چه کنم وصف تو حتی به غزل پنهان نیست
شوق دیدار تو در جان و دلم روشن شد
تو بتابان به سرا کلبهی دل تابان نیست
به لبم بوسه بزن حضرت دلدادهی من
که به درد دل من جز لب تو درمان نیست
گفته بودم که بیایی به پرستاری من
قصهی دوری تو دلهرهی جانان نیست؟
روزگاری همه از مستی چشمت گفتم
درشبستان خیالت که به جز جانان نیست؟
۸.۱k
۲۱ بهمن ۱۴۰۲