ماه عمارتم p2
ماه عمارتم p2
از زبان ات
کلاسم تموم شد رفتم یتیم خونه یکم استراحت کردم حوصلم سر رفته بود تصمیم گرفتم برم بیرون رفتم ی لباس سفید تقریبا باز پوشیدم موهامو باز گذاشتم و ی میکاپ لایت کردم و رفتم بیرون رفتم یکم قشتم هوا تاریک شده بود رفتم پارک و رو ی نیمکت نشستم تکیه دادم و چشمامو رو هم گذاشتم
از زبان جیمین
بعد دیدن اون دختر کلا تو فکرم بود از شرکت برگشتم خونه نمیتونستم تو خونه بمونم پس رفتم یکم گشتم تو پارک قدم میزدم که چشمم خورد ب یکی رفتم نزدیگ و دیدم همون دخترس ک بهش امروز صبح خوردم به پاش نگاه کردم دیدم حتی چسب زخم هم نزده پس زود رفتم از داروخونه نزدک پارک یدونه چسب زخم خریدم و برگشتم دیدم همون جوری مونده رفتم جلو و اروم چسب زخم رو زدم ب پاش که چشاشو باز کرد و بهم خیره شد
از زبان ات
برا خودم ریلکس کرده بودم مه چیزی رو زانوم حس کردم چشمامو باز کردم و دیدم همون مرده ک امروز صبح بهش خورده بودم داره ب پام چسب زخم میزنه
ک گفتم
+میشه بگی داری چیکار میکنی؟
_حتی ب پات چسب زخمم نزدی عوضش من زدم
+هه اوسکلی
ک اومد کنارم رو نیمکت نشست ک گفتم
+بهت اجازه ندادم بشینی
_منم اجازه نخواستم
+بچه پرووووو
_چرا الان تنهایی بیرونی
+فضولیش ب ت نیومده
_ چقد ی دنده ای دختر
+میدونم
ک گوشیم زنگ خورد اجوما داشت بهپ زنگ میزن
(مسعول یتیم خونه مدیر نه کسی ک ب بچه ها میرسه علامتش♡)
♡ات دخترم کجایی دیگه دیر شه زود برگرد
+اوم اوکی الان میام
_مادرت بود
+ی چیزی مایه های همون خب
از جام پا شدم رومو مرطب کردم و گفتم
+خب من دیگه میرم امید وارم دیگه نبینمت
و رفتم سمت یتیم خونه
از زبان جیمین
این دختره خیلی کیوته ولی مغرورم هست
پا شدم رفتم خونه کارتی لازمو کردم و خابیدم
از زبان ات
رسیدم یتیم خونه کارای لازمو کردم یکم درس خوندم و رفتم خابیدم
بعد پارت ۳ شرت داریم
از زبان ات
کلاسم تموم شد رفتم یتیم خونه یکم استراحت کردم حوصلم سر رفته بود تصمیم گرفتم برم بیرون رفتم ی لباس سفید تقریبا باز پوشیدم موهامو باز گذاشتم و ی میکاپ لایت کردم و رفتم بیرون رفتم یکم قشتم هوا تاریک شده بود رفتم پارک و رو ی نیمکت نشستم تکیه دادم و چشمامو رو هم گذاشتم
از زبان جیمین
بعد دیدن اون دختر کلا تو فکرم بود از شرکت برگشتم خونه نمیتونستم تو خونه بمونم پس رفتم یکم گشتم تو پارک قدم میزدم که چشمم خورد ب یکی رفتم نزدیگ و دیدم همون دخترس ک بهش امروز صبح خوردم به پاش نگاه کردم دیدم حتی چسب زخم هم نزده پس زود رفتم از داروخونه نزدک پارک یدونه چسب زخم خریدم و برگشتم دیدم همون جوری مونده رفتم جلو و اروم چسب زخم رو زدم ب پاش که چشاشو باز کرد و بهم خیره شد
از زبان ات
برا خودم ریلکس کرده بودم مه چیزی رو زانوم حس کردم چشمامو باز کردم و دیدم همون مرده ک امروز صبح بهش خورده بودم داره ب پام چسب زخم میزنه
ک گفتم
+میشه بگی داری چیکار میکنی؟
_حتی ب پات چسب زخمم نزدی عوضش من زدم
+هه اوسکلی
ک اومد کنارم رو نیمکت نشست ک گفتم
+بهت اجازه ندادم بشینی
_منم اجازه نخواستم
+بچه پرووووو
_چرا الان تنهایی بیرونی
+فضولیش ب ت نیومده
_ چقد ی دنده ای دختر
+میدونم
ک گوشیم زنگ خورد اجوما داشت بهپ زنگ میزن
(مسعول یتیم خونه مدیر نه کسی ک ب بچه ها میرسه علامتش♡)
♡ات دخترم کجایی دیگه دیر شه زود برگرد
+اوم اوکی الان میام
_مادرت بود
+ی چیزی مایه های همون خب
از جام پا شدم رومو مرطب کردم و گفتم
+خب من دیگه میرم امید وارم دیگه نبینمت
و رفتم سمت یتیم خونه
از زبان جیمین
این دختره خیلی کیوته ولی مغرورم هست
پا شدم رفتم خونه کارتی لازمو کردم و خابیدم
از زبان ات
رسیدم یتیم خونه کارای لازمو کردم یکم درس خوندم و رفتم خابیدم
بعد پارت ۳ شرت داریم
۲۴.۰k
۳۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.