رها و فاطمه باهم اینجوری نبودن
رها و فاطمه باهم اینجوری نبودن
نیتا اینجوری نبود
نرگس هنو کنارم بود
فاطمه بغلم میکرد
آبجیم هنو ازم متنفر نشده بود
درسته ک الان دیگ متنفر نیس ولی دیگ بخاطر فاطمه منو خورد نمیکرد
تابستون کلاس شیشم تازه شرو شده بود
تیزهوشان نبود
استرسا نبود
فق جشن و خوشالی بود.....
نیتا اینجوری نبود
نرگس هنو کنارم بود
فاطمه بغلم میکرد
آبجیم هنو ازم متنفر نشده بود
درسته ک الان دیگ متنفر نیس ولی دیگ بخاطر فاطمه منو خورد نمیکرد
تابستون کلاس شیشم تازه شرو شده بود
تیزهوشان نبود
استرسا نبود
فق جشن و خوشالی بود.....
۱.۴k
۰۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.