*Arvij*. ♡ܣܩیܢܚ݅ܘ ܢܚܢ̣ܝ̇‌ ܢ̣ߊ طܝ‌ߊ‌وࡅ߳ߺߺܙ ܢܚ݅ߊ‌ܥ‌‌ߊ‌ܥ̣ߺ♡

کشاورزی بود که تنها یک اسب برای کشیدن گاوآهن داشت. روزی اسبش فرار کرد.
همسایه ها به او گفتند:چه بد اقبالی!
او پاسخ داد:راضيم به رضای خدا
روز بعد اسبش با دو اسب دیگر برگشت.
همسایه ها گفتند:چه خوش شانسی!
او گفت:راضيم به رضای خدا

پسرش وقتی در حال تربیت اسبها بود افتاد و پایش شکست.
همسایه ها گفتند:چه اتفاق ناگواری!
او پاسخ داد:راضيم به رضای خدا
فردای آن روز افراد دولتی برای سربازگیری به روستای آنها آمدند تا مردان را به جنگ ببرند اما پسر او را نبردند.
همسایه ها گفتند:چه خوش شانسی!
او گفت:راضيم به رضای خدا
و این داستان ادامه دارد...
همانطور که زندگی ادامه دارد...
وخدا هيچگاه بنده اش را نمی آزارد...
كه او عاشق ترين معشوق است

ازصميم قلب ميگويم:
راضيم به رضای خدا❤️🌱

#حس_خوب
دیدگاه ها (۷)

*Arvij*. ♡ܣܩیܢܚ݅ܘ ܢܚܢ̣ܝ̇‌ ܢ̣ߊ طܝ‌ߊ‌وࡅ߳ߺߺܙ ܢܚ݅ߊ‌ܥ‌‌ߊ‌ܥ̣ߺ♡

*Arvij*. ♡ܣܩیܢܚ݅ܘ ܢܚܢ̣ܝ̇‌ ܢ̣ߊ طܝ‌ߊ‌وࡅ߳ߺߺܙ ܢܚ݅ߊ‌ܥ‌‌ߊ‌ܥ̣ߺ♡

*Arvij*. ♡ܣܩیܢܚ݅ܘ ܢܚܢ̣ܝ̇‌ ܢ̣ߊ طܝ‌ߊ‌وࡅ߳ߺߺܙ ܢܚ݅ߊ‌ܥ‌‌ߊ‌ܥ̣ߺ♡

*Arvij*. ♡ܣܩیܢܚ݅ܘ ܢܚܢ̣ܝ̇‌ ܢ̣ߊ طܝ‌ߊ‌وࡅ߳ߺߺܙ ܢܚ݅ߊ‌ܥ‌‌ߊ‌ܥ̣ߺ♡

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط