عاشق كه شدى ديگر خودت نيستى می شوى عروسكى در دستانِ معشوق
عاشق كه شدى ديگر خودت نيستى میشوى عروسكى در دستانِ معشوق...هرچقدر هم كه در خلوتت تمرينِ غرور و سردى كنى ، نوبت به ديدنش كه میرسد ، دست و پاى احساست شُل میشود و همه رشتههايت پنبه...عاشق كه شدى ، کاش رحمى در دل معشوق بيفتد...وگرنه در مقابلش ميشوى ضعيفترين آدمى كه میشود بارها به او زخم زد ولى بازهم در دلش التماس بودنش را كند...
🌹🅰️
🌹🅰️
۱.۸k
۲۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.