ثانیه ثانیه عشق تو عجب پیرم کرد

ثانیه ثانیه عشق تو عجب پیرم کرد
آتشی بودی و چشم تو چه پا گیرم کرد
دوستت دارم و بردی تو مرا مرز جنون
سِحر جادویی آن چشم تو تسخیرم کرد
دوریت صبر و قرار از دل زارم برده
یک دل غمزده در سینه به زنجیرم کرد
همه ثانیه ها سوز غمی بود به دل
خسته از درد زمان بوده و تقدیرم کرد
هوس قلب پریشان منی و همه شب
خاطر سرد تنت بود که دلگیرم کرد
ذوق شعرم به کجا برده ای کز رفتن تو
اشک غم ماند وبجز تو زهمه سیرم کرد...

#عاشقانه
#خاص
دیدگاه ها (۰)

چی میتونه غم انگیزتر ازاین بیتِ شهریار باشه:" آزرده دل از کو...

روزی چارلی چاپلینجوکی را برای تماشگران تعریف کرد و همه خندید...

گاهی غمی روی دلت سنگینی میکنهک ن میشه تحملش کرد،، و ن فراموش...

♥️ℒℴνℯ♥️به هر کسی که بعد از من آمدبگو تو را دوست نداشته باشد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط