عاشقانه های شبنم
برگرد عزیز دلم آنجا خبری نیست
آفت زده آن باغ و امید ثمری نیست
یک عمر قفس مانع پرواز شد افسوس
اکنون که گشودند درش، بال و پری نیست
دنبال چه ای !؟ ای دل غافل، دل مغموم
از مهر و وفا در دل سنگش اثری نیست
گفتم که مجو گوهر عاشق شدن ای جان
ره توشه ی این راه به جز در به دری نیست
گفتی خبرت نیست مگر ؟! در چه خیالی ؟
از عشق، از این درد مداوم، حذری نیست
دیوار به دیوار بجویی و نیابی
در خانه ی غم، پنجره ای نیست، دری نیست
آفت زده آن باغ و امید ثمری نیست
یک عمر قفس مانع پرواز شد افسوس
اکنون که گشودند درش، بال و پری نیست
دنبال چه ای !؟ ای دل غافل، دل مغموم
از مهر و وفا در دل سنگش اثری نیست
گفتم که مجو گوهر عاشق شدن ای جان
ره توشه ی این راه به جز در به دری نیست
گفتی خبرت نیست مگر ؟! در چه خیالی ؟
از عشق، از این درد مداوم، حذری نیست
دیوار به دیوار بجویی و نیابی
در خانه ی غم، پنجره ای نیست، دری نیست
۱۱.۴k
۲۰ مهر ۱۴۰۳