ماهی به آب بگفتا من عاشق تو هستم

ماهی  به آب بگفتا ، من عاشق تو هستم...
از لذت حضورت ، مى را نخورده مستم!!

آیا تو میپذیرى ، عشق خدائیم را ؟..
تا این که بر نتابى ، دیگر جدائیم را؟!!

آب روان به ماهى ، گفتا که باشد اما..
لطفا بده مجالى ، تا صبح روز فردا!!

باید که خلوتى با ، افکار خود نمایم..
اینجا بمان که فردا ، با پاسخت بیایم!!

ماهی قبول کرد و ، آب روان گذر کرد..
تنها براى یک شب ، از پیش او سفر کرد!!

وقتى که آمدش باز ، تا این که گوید آرى..
یک حجله دید و عکسى ، بر آن به یادگارى!!

خود را ز پیش ماهى ، دیشب که برده بودش..
آن شاه ماهى عشق ، بى آب مرده بودش!!

نالید و یادش افتاد ، از ماهى آن صدایی..
وقتى که گفت با عشق ، میمیرم از جدایى!!

ای کاش آب می ماند ، آن شب کنار ماهی..
ماهی دلش نمی مرد ، از درد بی وفایی!!

آری من و شما هم ، مانند آب و ماهی..
یک لحظه غفلت از هم ، یعنی همین جدایی!..
دیدگاه ها (۵)

‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌...

🌞سلام و صبحتون پر از مهربانی 🍃آرزو می‌کنم در این صبح زیبا🌞نس...

عاقِبَت قَلبِ تو را با شِعر راضی میکُنَمبا رَدیف و قافیه دیو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط