ماه

🍒🌱ماه

نشست کنارم 

زل زد به آسمان بدون خودش ....

هر که بود گریه می کرد !

من هم ...

چشم هایم را 

آویختم به شانه های بی ماه آسمان !

خواست 

شعر شود ، 

باران شد !


| معصومه صابر🍒🌱
دیدگاه ها (۳)

🌱🍒و در سردرگمی هایم به دنبال تو می گردم🌱🍒#سیده_تکتم_حسینی

🍒🌱صبح هایکی از خاطراتت که بیشتر از همه دوستش دارمبرایم شعر ج...

🍒🌱پابند کفشهای سیاه سفر نشویا دست کم بخاط من دیرتر برودارم ن...

🍒🌱غم را چه غم است اینکه خراب است دل ما ؟سیلاب بهاری غم ویران...

زندگی را طعم لب های تو گیرا می کندعطر یاد تو دلم را غرق رویا...

تقدیم بانثار عشق خدمتِ جانانم:❤🌹زندگی را طعم لب های تو گیرا ...

علیرغم تمام دلخوشی هایم مسلم شد  مرا نامهربانی های تو دیوانه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط