به گمانم نگهم دل به کسی بست که نیست
به گمانم نگهم دل به کسی بست که نیست
و دلم غرق تمنای کسی هست که نیست
همه شهر به دلدادگی ام می خندند
که فلانی شده از چشم کسی مست که نیست
«تو به من گفتی: ازین عشق حذر کن»، آری
و تو گفتی که ره عشق تو سخت است که نیست
🦥
مدتی هست به دلسوزی خود مشغولم
که دلم بند نفسهای کسی هست که نیست
🦥
به گرمے هیچ دستے دل نبند
امروز از عشق مینویسد
فردا غزل خداحافظے
چه سرد است گرمے دستان یخ بستۂ عشق...
🦥
روزڪَار"غریبيست"
یڪ روز ازت "دڸ"ميبَرند
روزے دیڪَر "دل" ميبُرند..!!!
یڪ روز "تنهاییت" را پر میڪنند
وقتي خوب "وابستہات" ڪردند
بہ جاے اینڪہ "درڪت" ڪنند
"ترڪت"ميڪنند.!!
و دلم غرق تمنای کسی هست که نیست
همه شهر به دلدادگی ام می خندند
که فلانی شده از چشم کسی مست که نیست
«تو به من گفتی: ازین عشق حذر کن»، آری
و تو گفتی که ره عشق تو سخت است که نیست
🦥
مدتی هست به دلسوزی خود مشغولم
که دلم بند نفسهای کسی هست که نیست
🦥
به گرمے هیچ دستے دل نبند
امروز از عشق مینویسد
فردا غزل خداحافظے
چه سرد است گرمے دستان یخ بستۂ عشق...
🦥
روزڪَار"غریبيست"
یڪ روز ازت "دڸ"ميبَرند
روزے دیڪَر "دل" ميبُرند..!!!
یڪ روز "تنهاییت" را پر میڪنند
وقتي خوب "وابستہات" ڪردند
بہ جاے اینڪہ "درڪت" ڪنند
"ترڪت"ميڪنند.!!
۲.۸k
۱۲ فروردین ۱۴۰۲