ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ
ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ
نون، سوگند به قلم و آنچه مینویسند...
(سوره قلم،۱)
دردهای جامعه را همه باید فریاد بزنیم تا شاید نیم نگاهی به ما بکنند...
اما جایی هستیم که اگر همه عواطفمان را بسیج کنیم تا از اعماق وجودمان احساس درد کشیدگی را بیان کنیم، مثل تمرین یک گروه تئاتر خواهیم بود که روی سِن حس گرفتیم اما روی صندلی ها هیچکس نیست که ما را ببیند و بشنود...
و همه ما خصوصاً نسل جوان فقط مشغول تمرین مکرر نقش هایمان هستیم، تا روزی، اجرایی واقعی برسد و آدم هایی از جنس درک روی صندلی های خالی سالن، ما را ببینند و لیاقت واقعی بازیگران روی صحنه را درست لمس کنند...
بگذریم...
امیدی به شنیده شدن هم نداریم ...
حرفهایتان آنقدر پر از نمک است که فرسخ ها آن طرف تر شما را موضوع طنز هایشان کرده اند و پتک بذله گویی هایتان را بر سر ما میکوبند چاره ای نیست...
نمک شما هم، برای از ما بهترون خنده میسازد و برای ما سوزش زخم میشود تا سرحد بغضی توام با لبخند...
اما با این همه “نمک در کلامتان” باز هم شوری(شعوری)نچشیدیم...
برخی هم قلم و کلام نسل ما را “جو زده” خطاب میکنند اما نمیدانند جان بر کف های این خاک هر سلاحی را با همین جوّ جوانیشان دست گرفتند و خاک هایمان را آزاد کردند...
حال کاری کرده اند که شک کرده ایم آزادسازی
خرمشهر به ویران سازی خرّم-شهر می ارزید یا نه...
چرا که “جو زده ها” خاکی و “رنگ زده ها” رنگی برگشتند ...
نون، سوگند به قلم و آنچه مینویسند...
(سوره قلم،۱)
دردهای جامعه را همه باید فریاد بزنیم تا شاید نیم نگاهی به ما بکنند...
اما جایی هستیم که اگر همه عواطفمان را بسیج کنیم تا از اعماق وجودمان احساس درد کشیدگی را بیان کنیم، مثل تمرین یک گروه تئاتر خواهیم بود که روی سِن حس گرفتیم اما روی صندلی ها هیچکس نیست که ما را ببیند و بشنود...
و همه ما خصوصاً نسل جوان فقط مشغول تمرین مکرر نقش هایمان هستیم، تا روزی، اجرایی واقعی برسد و آدم هایی از جنس درک روی صندلی های خالی سالن، ما را ببینند و لیاقت واقعی بازیگران روی صحنه را درست لمس کنند...
بگذریم...
امیدی به شنیده شدن هم نداریم ...
حرفهایتان آنقدر پر از نمک است که فرسخ ها آن طرف تر شما را موضوع طنز هایشان کرده اند و پتک بذله گویی هایتان را بر سر ما میکوبند چاره ای نیست...
نمک شما هم، برای از ما بهترون خنده میسازد و برای ما سوزش زخم میشود تا سرحد بغضی توام با لبخند...
اما با این همه “نمک در کلامتان” باز هم شوری(شعوری)نچشیدیم...
برخی هم قلم و کلام نسل ما را “جو زده” خطاب میکنند اما نمیدانند جان بر کف های این خاک هر سلاحی را با همین جوّ جوانیشان دست گرفتند و خاک هایمان را آزاد کردند...
حال کاری کرده اند که شک کرده ایم آزادسازی
خرمشهر به ویران سازی خرّم-شهر می ارزید یا نه...
چرا که “جو زده ها” خاکی و “رنگ زده ها” رنگی برگشتند ...
۷.۶k
۳۰ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.