پاییز جان

پاییز جان...!!
نمی‌دانم چرا
وقتی می‌آیی
با اینکه زاده‌ی مهر توام
نه می‌توانم بخندم
نه می‌توانم برقصم
نه بدوم.
اکنون که صدای گام‌هایت را می‌شنوم
بگو چه کنم؟
دیدگاه ها (۳)

نو عروسِ رنگِ لبهایتچشمهایم را مست زیبایی ات کرده استآغوش بگ...

جغرافیا را نمی فهمموقتی وسعت خواستنمآغوش توستتنها به تاریخ د...

مرا ببوس بگذارپاییز سردرگم شود که عشق از او آغاز شد یا از بو...

معشوقه‌ی تو بودنآن حالتی از خوشبختی‌ست که نه در درام عاشقانه...

#خانومها_بخوانند #زن_زیرک_اینگونه_نیست 😔چند وقته که همسرم پی...

می خواهمت برای روزهای ابتدای پاییز...عاشقت می شومدر تک تک جو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط