وقتی جمیله از ترکیه رفت تولگا هم لج کرد با عمر ایما و وفت
وقتی جمیله از ترکیه رفت تولگا هم لج کرد با عمر ایما و وفتی یه پارتی دانش اموزی داشتن اسیه و دوروک باهم لج و قهر کردن بعد اسیه رفت تو توالت تولگا رفت در دستشویی رو قفل کرد و شمع هایی که دم در دستشویی بودو هل داد بغل پرده ها پرده هاهم اتیش گرفت و چون صدای اهنگ زیاد بود کسی صدای اسیه رد نمیشنید تا اونجا که اتیش گرفت همه رفتن بیرون جز عمر عمر موند درو شکوند و اسیه رو اورد بیرون ولی چون اونجا کلش اتیش گرفته بود نمی تونست عمر بیاد بیرون بعد اگلجان و دوروک هم اومدن تو اگلجان اتیشارو خواموش میکرد عمر و برک و دوروک هم میومدن بیرون بعد اسیه بیهوش شده بود نفسش گرفته بود بعد تا اسیه و عمرو گذاشتن تو ماشین ابمولانس اسیه بهوش اومد ولی هموز با دوروک قهر بود چون یه دختره رفت پیش دوروک گفت من موهام طلاییه و میخوام اهنگ مو طلاییم رو بخونی اسیه هم تا فهمید رفت با کان جلوی دوروک رقصیدن
۲.۸k
۰۳ شهریور ۱۴۰۲