عطر پیغمبر چنین در کربلا پیچیده است

عطر پیغمبر چنین در کربلا پیچیده است

یا نسیم موی اکبر در هوا پیچیده است

چرخش شمشیر او سر می دواند مرگ را

بین دشمن ذوالفقار مرتضی پیچیده است

بر زمین انگار ثارالله را پاشیده اند

بس که در هر گوشه ای بوی خدا پیچیده است

از تنش هر نیزه مقداری تبرک برده است

یا که بر هر نیزه قرآنی جدا پیچیده است

اسب او از بین دشمن سر درآورد و تنش

در قنوت نیزه ها چون ربنا پیچیده است

قد یک صحرا قد او قد کشیده ست و پدر

قسمتی از پیکرش را در عبا پیچیده است

هر که از خیمه رسیده سخت سردرگم شده

بس که ابعاد غم این ماجرا پیچیده است
دیدگاه ها (۲)

ای که بر روشنای چهره‌ی خود نور پیغمبر سحر دارینوری از آفتاب ...

قد رعنای تو چون سرو سپیدار شدهکربلا محو رخ احمد مختار شدهدور...

رُخش سبزه ست و مویش مشکی و لب:قرمز اُخراکأنّ المصطفی قد عادَ...

#ملت_حسین_به_رهبری_حسين#یا_علی (ع) #یاحسین (ع) #یاابوالفضل (...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط