*انگار که از یه پرتگاه افتاده باشم و وسط راه یه تیکه از ل
*انگار که از یه پرتگاه افتاده باشم و وسط راه یه تیکه از لباسم گیر کرده به شاخه ی خشک شده ی درخت،*
*نه میتونم خودمو نجات بدم نه میافتم خلاص شم.*
*نه میتونم خودمو نجات بدم نه میافتم خلاص شم.*
۵.۴k
۰۸ تیر ۱۴۰۱