🍁یلدای بدون مادر 🍁
🍁یلدای بدون مادر 🍁"
دل" میکشم فقط به سر انگشت یخ زده
بر شیشه پر از مهِ دنیا بدون تو
دردی ست بی شکایت و مرگی ست بی شکوه
این زنده ماندنِ منِ تنها بدون تو
حسرت گدازِ یک نفس راحتم که آه...
قسمت نبود با تو و حاشا بدون تو!
حق داشتی ندیده بگیری تو هم مرا
دنیای من نداشت تماشا بدون تو
زار و نَزار میگذرد روزگار من
تقویم روزهای مبادا... بدون تو...
دل" میکشم فقط به سر انگشت یخ زده
بر شیشه پر از مهِ دنیا بدون تو
دردی ست بی شکایت و مرگی ست بی شکوه
این زنده ماندنِ منِ تنها بدون تو
حسرت گدازِ یک نفس راحتم که آه...
قسمت نبود با تو و حاشا بدون تو!
حق داشتی ندیده بگیری تو هم مرا
دنیای من نداشت تماشا بدون تو
زار و نَزار میگذرد روزگار من
تقویم روزهای مبادا... بدون تو...
۵.۹k
۳۰ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.