دیشب که نام تو را بردم و ستارهها
دیشب که نام تو را بردم و ستارهها
دستهایشان را به من دادند
تا روی کهکشان قدم بزنم،
ماه به احترام دوست داشتنت
از پیش پایم بلند شد و پیشانیام را بوسید.
بعد توی گوشم گفت سلامش را برسانم
و بگویم اگر میدانستی
روشنایی هلال چشمهات دلیل خجالت و
پنهان شدنش پشت ابرهاست
با مهربانیای که از تو سراغ دارد
کمتر به آسمان نگاه میکردی👫🏻🤍🫀
😻💜
دستهایشان را به من دادند
تا روی کهکشان قدم بزنم،
ماه به احترام دوست داشتنت
از پیش پایم بلند شد و پیشانیام را بوسید.
بعد توی گوشم گفت سلامش را برسانم
و بگویم اگر میدانستی
روشنایی هلال چشمهات دلیل خجالت و
پنهان شدنش پشت ابرهاست
با مهربانیای که از تو سراغ دارد
کمتر به آسمان نگاه میکردی👫🏻🤍🫀
😻💜
- ۲.۷k
- ۱۳ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط