میدونستی ازاون شب دیگه خورشید طلوع نمیکنه

میدونستی ازاون شب دیگه خورشید طلوع نمیکنه
یادیگه بارون نمیادنمیدونم
چه جوری بعداز اون شب یه بی حسی بدافتاد
تودلم دیگه قلبم نزدیادیگه خوش حال نشد
بزاراینجوری بگم برای خنده های کسی خوش حال
نشدکه بزنه
دلتنگ کسی نشدشب تاصبح،صبح تاشب خوابش نبره میدونی این بی حسی که توبه من دادی
یادنیامیخواست باوجودتواین بی حس وبزنه
توی رگام بدجوری داره تنم ومیلرزونه
توی این روزای لعنتی بدجوری سردمه..


•••
#عاشقانه_خاص#بیو#سریال#موزیک#تکس#کلیپ#ادیت#زیبا#سردار #دلها#سینمایی#گل#پروفایل#رستوران#غذا#محلی#لایک#شات#فالو#زیبایی#طبیعت#کیک#استان#آبشار#مشاوره#کنکور#معرفی_کتاب#سال_نوروز#مذهبی#محرم#گربه
#گل_پیچک
دیدگاه ها (۰)

[°قدم زدنِ ولیعصرُ توی بارونِ نیمه‌های آبان ، خیلی دوست داشت...

[°‏دلم می‌خواد می‌تونستم همین الان بهش زنگ می‌زدم میگفتم «بب...

[°- اونجا که تو فیلم ‹‍ شبی که ماه کامل شد ›هوتن شکیبا میگه ...

[°ولی قطعاً تنها کسی که تو عالم عصبانیتم واسش می میمیرم تویی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط