بعضـی از آهنـگ هـا هستنـد کـه آدم؛
بعضـی از آهنـگ هـا هستنـد کـه آدم؛
دوسـت دارد بـرود یقیـه یِ خـواننـده را بگیـرد و بگـویـد:
مـی شـود دیگـر نمـک رویِ زخممـان نپـاشـی؟
مـی شـود هـر چـه کـه بــوده را جلـویِ چشمهـایمـان بـه تصـویـر نکشـی لطفـا؟
بعضـی از آهنـگ هـا نـامـردنـد عـزیـز مـن...
آنقـدر نـامـرد کـه وقتـی پخـش مــی شـونـد،
آدم چنـد لحظـه مکـث مـی کنـد و تـا بـه خـودش مـی آیـد،
خـاطـرات تـوی مغـزمـان شـروع بـه رژه رفتـن مـی کنـد...
اگـر دلـت گـرفـت...
اگـر عـزیـزی داشتـی کـه رفتـه و دیگـر نیـامـده،
بیخیـالِ آهنـگ شـو...
هـر آهنـگ گلـولـه ای اسـت کـه مستقیـم بـه مغـزت شلیـک میکنـد...
دارا....✍️
دوسـت دارد بـرود یقیـه یِ خـواننـده را بگیـرد و بگـویـد:
مـی شـود دیگـر نمـک رویِ زخممـان نپـاشـی؟
مـی شـود هـر چـه کـه بــوده را جلـویِ چشمهـایمـان بـه تصـویـر نکشـی لطفـا؟
بعضـی از آهنـگ هـا نـامـردنـد عـزیـز مـن...
آنقـدر نـامـرد کـه وقتـی پخـش مــی شـونـد،
آدم چنـد لحظـه مکـث مـی کنـد و تـا بـه خـودش مـی آیـد،
خـاطـرات تـوی مغـزمـان شـروع بـه رژه رفتـن مـی کنـد...
اگـر دلـت گـرفـت...
اگـر عـزیـزی داشتـی کـه رفتـه و دیگـر نیـامـده،
بیخیـالِ آهنـگ شـو...
هـر آهنـگ گلـولـه ای اسـت کـه مستقیـم بـه مغـزت شلیـک میکنـد...
دارا....✍️
۱۱.۲k
۲۳ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.