او نمیدانست که وقتی حالم را میپرسید؛
او نمیدانست که وقتی حالم را میپرسید؛
درخت ها #سبزتر میشدند،شب ها زیباتر میشد و خدا به من نزدیکتر!
اگه بخوام #طـو رو تو چند جمله توصیفت کنم میگم:
تو خوشحالی لباس شب عیدی،
تو آزادی بعد از آخرین امتحانی،
تو کرسی وسط چله زمستونی،
تو شبیه چیپس تند با ماست موسیری،
تو نوتیف قشنگ سر صبحی،
تو شبیه آخرین روز سربازی،
تو شبیه خاک بارون خورده،
تو شبیه همه ی حسای خوبی...
@lovebandar
درخت ها #سبزتر میشدند،شب ها زیباتر میشد و خدا به من نزدیکتر!
اگه بخوام #طـو رو تو چند جمله توصیفت کنم میگم:
تو خوشحالی لباس شب عیدی،
تو آزادی بعد از آخرین امتحانی،
تو کرسی وسط چله زمستونی،
تو شبیه چیپس تند با ماست موسیری،
تو نوتیف قشنگ سر صبحی،
تو شبیه آخرین روز سربازی،
تو شبیه خاک بارون خورده،
تو شبیه همه ی حسای خوبی...
@lovebandar
۲.۰k
۱۰ تیر ۱۴۰۳