چرا آنرا که می خواهی دلش پیش، کسی گیر است؟
چرا آنرا که میخواهی دلش پیش، کسی گیر است؟
چرا هرکس که عاشق بود از جان خودش سیر است؟
تو اورا من تورا او دیگری را دیگری من را!
همه سر در گمیم و علتش دست تقدیر است
رسیدن جز خیال خام و رویای محالی است
همیشه هر کجای قصه هم باشی کمی دیر است
کسی شور. وجنون و وحی دل را ندارد چون به لطف آدم قبلی به بند درد زنجیر است
شروع یک نفر بودن شده رویای دور از ذهن
همه قبل از تو عاشق بوده اند و قلبشان سیر است
دلیل باتو بودن دیگری را بردن از یاد است
تنش پیش تو اما دلش جای زمین گیر است
پراز زخم جدای قلب های نصفه و نیمه
به هر کس میرسی احساس او دست تعمیر است
در این گونه لجنزار ی همان بهتر که تنها ماند
خوشا قلبی که با تنهای هایش هرروز گیر. است 🥀🥀💔💔😔😔
چرا هرکس که عاشق بود از جان خودش سیر است؟
تو اورا من تورا او دیگری را دیگری من را!
همه سر در گمیم و علتش دست تقدیر است
رسیدن جز خیال خام و رویای محالی است
همیشه هر کجای قصه هم باشی کمی دیر است
کسی شور. وجنون و وحی دل را ندارد چون به لطف آدم قبلی به بند درد زنجیر است
شروع یک نفر بودن شده رویای دور از ذهن
همه قبل از تو عاشق بوده اند و قلبشان سیر است
دلیل باتو بودن دیگری را بردن از یاد است
تنش پیش تو اما دلش جای زمین گیر است
پراز زخم جدای قلب های نصفه و نیمه
به هر کس میرسی احساس او دست تعمیر است
در این گونه لجنزار ی همان بهتر که تنها ماند
خوشا قلبی که با تنهای هایش هرروز گیر. است 🥀🥀💔💔😔😔
۳.۵k
۱۵ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.