دستخط منـ 📚
#دستخط_منـ_📚
عشق شوری در نهاد ما نهاد جان ما در بوتهی سودا نهاد
گفتگویی در زبان ما فکند جستجویی در درون ما نهاد
از خمستان جرعهای بر خاک ریخت جنبشی در آدم و حوا نهاد
دم به دم در هر لباسی رخ نمود لحظه لحظه جای دیگر پا نهاد
چون نبود او را معین خانهای هر کجا جا دید، رخت آنجا نهاد
حسن را بر دیدهی خود جلوه داد منتی بر عاشق شیدا نهاد
یک کرشمه کرد با خود، آنچنانک: فتنهای در پیر و در برنا نهاد
تا تماشای وصال خود کند نور خود در دیدهی بینا نهاد
تا کمال علم او ظاهر شود این همه اسرار بر صحرا نهاد
شور و غوغایی برآمد از جهان حسن او چون دست در یغما نهاد
چون در آن غوغا عراقی را بدید نام او سر دفتر غوغا نهاد
#مژگان_فرهادی
عشق شوری در نهاد ما نهاد جان ما در بوتهی سودا نهاد
گفتگویی در زبان ما فکند جستجویی در درون ما نهاد
از خمستان جرعهای بر خاک ریخت جنبشی در آدم و حوا نهاد
دم به دم در هر لباسی رخ نمود لحظه لحظه جای دیگر پا نهاد
چون نبود او را معین خانهای هر کجا جا دید، رخت آنجا نهاد
حسن را بر دیدهی خود جلوه داد منتی بر عاشق شیدا نهاد
یک کرشمه کرد با خود، آنچنانک: فتنهای در پیر و در برنا نهاد
تا تماشای وصال خود کند نور خود در دیدهی بینا نهاد
تا کمال علم او ظاهر شود این همه اسرار بر صحرا نهاد
شور و غوغایی برآمد از جهان حسن او چون دست در یغما نهاد
چون در آن غوغا عراقی را بدید نام او سر دفتر غوغا نهاد
#مژگان_فرهادی
۱۰.۹k
۲۰ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.