کتاب بازی های میراث

کتاب : بازی های میراث
خب داستان ازونجایی شروع شد که به دختر دبیرستانی به نام "ایوری گرمبز" خبر دادن از یه میلیارد پیری به اسم "توبیاس هاثورن" ارث رسیده .
توبیاس هاثورن دوتا دختر داره که یکی بچه دار نمیشه و یکی دیگه از دخترا هم چهارتا پسر داره که بابای هر کدومشون فرق داره(سبحان الله🫢)
خلاصه روزی که قرار شد وصیت نامه خونده شه ، بقیه فکر میکردن که قراره اکثر ثروت برسه به چهارتا نوه ولی در کمال تعجب اکثر ثروت رو پیرمرد برای ایوری همون دختر دبیرستانی غریبه گذاشته بود .
داستان ازونجایی جالب میشه که نوه ها میان تو داستان
🧇نوه بزرگه اسمش نَش هاثورن : یه استایل گاو چرونی و خر مهربون بامزه موتور سوار کهنه ، که اصلا ککشم نگزید وقتی بهش ارث نرسید😂🤠🏍️🦬🤎
🦆نوه دومی که تازه یه ساله از دبیرستان فارغ التحصیل شده : گریسون هاثورن : به این میگفتن وارث مسلم و همه معتقد بودن اکثر ثروت به این میرسه حتی خودش😮‍💨این یکم ازون عصا قورت داده های رو اعصاب بوده برام تا اینجا کتاب
🌪️نوه سوم : جیمسون هاثورن : بهش میگم جیمسون الکُلی ، با اینکه هنوز دبیرستانیه ولی هر وقت فرصت گیر میاره الکل دستشه ، چشماشم سبزه و عاشق معما حل کردن 🍾🍷
🍋نوه چهارم : زندر هاثورن : پوست برنزه کیوت خر ، که عاشق کلوچه و شیرینیه و همینطور مخترع و آزمایشگر باهوش خانواده و با اینکه هنوز دبیرستانیه ۱۸۰ قد داره بچه 🥞🧇🧑🏽

و خب الان دوتا از نوه ها معتقدن این وصیت نامه ازون بازی های بابا بزرگشونه و قصد دارن حلش کنن
دیدگاه ها (۴)

داداش های هاثورن به عنوان فصل🌸🍃🍂❄️کتاب : بازی های میراث

لقب هایی که داداشای هاثورن به ایوری میدادن خیلی جالب بود نَ...

تصورم از توبیاس هاثورن که همچین بازی هایی رو بعد مرگش برای ن...

به اون شاخه گلی که ...🌸🌸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط