بچه ها امروز رفتم بودم با دوستم بیرون تو پارک شهر بعدش دا
بچه ها امروز رفتم بودم با دوستم بیرون تو پارک شهر بعدش داشتیم قدم میزدیم همه چی عادی بود برگشتم عقبو نگا کردم دیدم ی پسره که میشه گفت حدودا بیست سال داشت با هودی سیاه کلاه هودیشم گزاشته بود و دوچرخه هم سوار بود، داره مارو نگا میکنه بعد ما رفتیم اونور که به گربه دست بزنیم دیدیم این داره میاد دنبالمون ما فهمیدیم رفتیم تو چمن پیش گربه ک دوتا آدم هم اونجا بودن بعدش اون یهو رفت پشت درخت حدودا ده متر با ما فاصله داشت و داشت مارو نگا میکرد چشم از ما برنمیداش بعد دوستم بهش یه لحظه نگا کرد بعد اون علامت 🤙🏻 نشون داد دوستم ترسید یکم چون پسره هرجا میرفتیم دنبالمون بود بعد رفتیم سمت یجایی آدم کم بود اصلا آدم نبود یهو سرعت پسره زیاد شد برگشتم دیدم فقط یه متر فاصله داره بعد رفتیم سمت حوزچه دوتا آقای مهسن اونجا بودن پسره فهمید ما فهمیدیم دنبالمونه یهو دور زد و ما به به اون مردا گفتیم میشه تا دم پارک با ما بیاین آخه یه پسره داشت تا الان دنبالمون میکرد...اوناهم تا دم پارک شهر باهامون اومدن و دیگ از اونجا رفتیم🙂
۸.۸k
۲۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.