دل و وجدان میخواهد اشکهای این پسر راببیند واشک نریزد....
دل و وجدان میخواهد اشکهای این پسر راببیند واشک نریزد....
دل و وجدان میخواهد مادر در سرمای زمستان وبچه دربغلش بشیند وچشم انتظار رهگذری باشدکه از اوجوراب بخرد........
چشم میبیند ودل خون میگرید.......
اشکها همیشگی نیست ونمیماند خنده از چشمانش میبارد.......................
دل و وجدان میخواهد مادر در سرمای زمستان وبچه دربغلش بشیند وچشم انتظار رهگذری باشدکه از اوجوراب بخرد........
چشم میبیند ودل خون میگرید.......
اشکها همیشگی نیست ونمیماند خنده از چشمانش میبارد.......................
۳.۰k
۲۲ بهمن ۱۴۰۲