چه کنم با غم خویش

چـه‌ کنـم با غـم خویش؟
که گهـی بُغـضِ دِلـَم می تـرکد،
دلِ تـنگم زِ عطـش می سوزد،
شـانه ای می خـواهم کـه
گـذارم سـر خـود بر رویـش
و کنـم گریه کـه شـاید کـمی آرام شـوم
ولی افسـوس که نیـست...!!

[هوشنگ ابتهاج]
#خاص #BEAUTIFUL_NICE
دیدگاه ها (۳۱)

.درونم خالیست از کلامدیگر هرچه هم بخواهم بگویمسکوتم می آید!ق...

باید برویم...شهری که هم سنگ،هم جان گنجشک‌هادر آن مفت استجای ...

قشنگ‌ترین خواهشِ شاعر از معشوقه‌ی دوری‌گزینِ دریغ‌کنندهاونجا...

بگـذر تابـستان،بگـذر ...حـال مـن با تـو خـوب نمی شودپاییـز ح...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط