اجازه بده کم خودم را معنا کنم

اجازه بده کمے خودم را معنا کنم،
من یک تماس بی پاسخم،
یک پیام که دریافت کننده بدون اینکه بخواند حذفش کرده است،
یک نخ سیگار کہ اشتباهی از سمت فیلتر روشن شده،
یک پنجره کہ آن سویش دیوار کشیده‌اند،
یک کارت عابر بانک گم شده که صاحبش مسدودش کرده،
یک تقویم آکبند سلفن کشیده شده برای دو سالِ پیش،
یک فیلم در حال پخش برای بیننده‌ای که خوابش برده،
یک آینه ته انبار رو به دیوار
یک نیمه تمام ، یک به ثمر نرسیده،
یک جمله ختم شده بہ سه نقطه
دیدگاه ها (۰)

اون روز گریه نکردم . ولی وقتی خودکارمو گم کردم گریه کردم .وق...

دیدی میری بیرون هوا اونقدر گرمه که سردرد میگیری؟ یا میری و ی...

اولویت بودن هزار بار مهمتر از دوست داشتنه.

‏آدمها هميشه از كسی ضربه ميخورن كه ميگن " نه بابا اينو ميشنا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط