part⁶⁹
part⁶⁹
" پاشو برو ببین اینا کجا موندن! "V
" با منی؟ "jin
" کسی غیر از تو جلوم نشسته؟! "V
" خخخ😂 "jimin
" هع هع هع😒 زهرمار... اصلا چرا من؟ پاشو برو بچه ببینم! "jin
" از دیشب تا صبح پشت فرمون بودم بعد آقا روی صندلی پشتی خوابیده بود یه جوری خروپف میکرد که کم مونده ما رو هم بکشه تو دهنش "jimin
" هر چی هیچی بهش نمیگم پرو تر میشه "jin
" نخواستیم بابا، خودم میرم میارمشون "V
" بشین سرجات امدم "jk
" اینقدر زر زدی تا امدش😮💨 "jin
" لابد قسمت نبوده من برم😗 "jimin
" حالا قستمو بهت نشون میدم😠💪 "jin
( افتاد به جون جیمین )
" خخخ🤣🤣(در حال خندیدن به جین و جیمین) "jk
" ا.ت کجاست؟ "V
" لباس عوض کنه میاد "jk
" جونگکوک! "V
" بله!... "jk
" دیشب تو بار چیشد؟ "V
" چی بار؟ "jin
(نشست روی صندلی)
" ببینم شما دوتا بدون من کجا رفتید؟هااا؟😠 "jimin
" حوصله اش سررفته بردمش کلاب همیشگی مون بهش نشون دادم "jk
" اونجا چیشد؟ "jin
" چیزی نشد، چطور؟ "jk
" پس تهیونگ چی میگه که 'دیشب توی بار چیشد؟' "jin
" والا نمیدونم(طرف تهیونگ میشه) منظورت چیه؟ "jk
" وقتی با ا.ت حرف زدم از خجالت سرخ شده بود، دیشب چیشد که اینجوری بخاطرش خجالت کشید؟ "V
" خواهرت دیونه است دیشب اینقدر مست شده نفهمید چه جوری امد خونه بعد میخوای اتفاق های دیشب یادش باشه! هع "jk
" پس یه چیزی شده! "V
" داداش چیزی نشده حواسمش بهش بود تنها چیزی که شد خل بازی های خواهرت بود که من بهش میخندیدم ، فقط همین بود "jk
" تا اینجای ا.ت سپردم به تو حواست شیش دُنگ بهش باشه "V
" باشه دادا "jk
" یه چیز دیگه! "jimin
" چیه؟ "jk
" دیگه بدون من هیچ جایی نمیرید، اگه نبودم هم صبر میکند تا بیام، فقط با من "jimin
" و همچنین من🙋♂️ "jin
" حالا که اینطوره منم هستم🙋♂️ "V
" خخخ باشه😂 "jk
" اع سلااامممم😃 "a.t
" بَه ا.ت خانم "jin
" دلم براتون یه ذره شده بود "a.t
" مشخصه "jimin
" چی؟ "a.t
" دوتایی با جونگکوک رفتید بار بدون من "jimin
" بار؟ "a.t
" اره، خیلی هم بهتون خوش گذشته "Jimin
" اعممم(به جونگکوک نگاه میکنه) "a.t
" (چشمک میزنه) "jk
"😳(ا.ت سرخ میشه) "a.t
" ا.ت خوبی؟ "jin
" اره فقط فکر کنم اثرات الکل هنوز کامل از بین نرفته بگرنه خوبم "a.t
" باش ،بشینید سر میز که خیلی گشنمه "jin
╞╟╚╔╩╦ ╠═ ╬╧╨╤
" بیاینند بریم این اطراف بگردیم "jimin
" بزار از راه برسی بعد "V
" خیلی وقته اینجا نبودیم حالا هم که امدیم بریم بگردیم "jimin
" خیلی خب باشه "V
" ایول😄💪 "jimin
" فقط زود بپوشید تا هوا تاریک نشه "V
" رو چشم داداش "jin
" شما آماده شید منم اینجا رو جمع کنم میام "a.t
" باش "jin
همه از آشپزخانه رفتند بیرون جز جئون
داشت میرفت که بازوش با حرص کشیده شد
شرمنده دیر شد آخه یادم رفت بود پیج دارم😂
پارت بعد هم وقتی که کاملش کردم براتون بزارم فعلا با این یکی قانع باشید لطفا🙏❤️
" پاشو برو ببین اینا کجا موندن! "V
" با منی؟ "jin
" کسی غیر از تو جلوم نشسته؟! "V
" خخخ😂 "jimin
" هع هع هع😒 زهرمار... اصلا چرا من؟ پاشو برو بچه ببینم! "jin
" از دیشب تا صبح پشت فرمون بودم بعد آقا روی صندلی پشتی خوابیده بود یه جوری خروپف میکرد که کم مونده ما رو هم بکشه تو دهنش "jimin
" هر چی هیچی بهش نمیگم پرو تر میشه "jin
" نخواستیم بابا، خودم میرم میارمشون "V
" بشین سرجات امدم "jk
" اینقدر زر زدی تا امدش😮💨 "jin
" لابد قسمت نبوده من برم😗 "jimin
" حالا قستمو بهت نشون میدم😠💪 "jin
( افتاد به جون جیمین )
" خخخ🤣🤣(در حال خندیدن به جین و جیمین) "jk
" ا.ت کجاست؟ "V
" لباس عوض کنه میاد "jk
" جونگکوک! "V
" بله!... "jk
" دیشب تو بار چیشد؟ "V
" چی بار؟ "jin
(نشست روی صندلی)
" ببینم شما دوتا بدون من کجا رفتید؟هااا؟😠 "jimin
" حوصله اش سررفته بردمش کلاب همیشگی مون بهش نشون دادم "jk
" اونجا چیشد؟ "jin
" چیزی نشد، چطور؟ "jk
" پس تهیونگ چی میگه که 'دیشب توی بار چیشد؟' "jin
" والا نمیدونم(طرف تهیونگ میشه) منظورت چیه؟ "jk
" وقتی با ا.ت حرف زدم از خجالت سرخ شده بود، دیشب چیشد که اینجوری بخاطرش خجالت کشید؟ "V
" خواهرت دیونه است دیشب اینقدر مست شده نفهمید چه جوری امد خونه بعد میخوای اتفاق های دیشب یادش باشه! هع "jk
" پس یه چیزی شده! "V
" داداش چیزی نشده حواسمش بهش بود تنها چیزی که شد خل بازی های خواهرت بود که من بهش میخندیدم ، فقط همین بود "jk
" تا اینجای ا.ت سپردم به تو حواست شیش دُنگ بهش باشه "V
" باشه دادا "jk
" یه چیز دیگه! "jimin
" چیه؟ "jk
" دیگه بدون من هیچ جایی نمیرید، اگه نبودم هم صبر میکند تا بیام، فقط با من "jimin
" و همچنین من🙋♂️ "jin
" حالا که اینطوره منم هستم🙋♂️ "V
" خخخ باشه😂 "jk
" اع سلااامممم😃 "a.t
" بَه ا.ت خانم "jin
" دلم براتون یه ذره شده بود "a.t
" مشخصه "jimin
" چی؟ "a.t
" دوتایی با جونگکوک رفتید بار بدون من "jimin
" بار؟ "a.t
" اره، خیلی هم بهتون خوش گذشته "Jimin
" اعممم(به جونگکوک نگاه میکنه) "a.t
" (چشمک میزنه) "jk
"😳(ا.ت سرخ میشه) "a.t
" ا.ت خوبی؟ "jin
" اره فقط فکر کنم اثرات الکل هنوز کامل از بین نرفته بگرنه خوبم "a.t
" باش ،بشینید سر میز که خیلی گشنمه "jin
╞╟╚╔╩╦ ╠═ ╬╧╨╤
" بیاینند بریم این اطراف بگردیم "jimin
" بزار از راه برسی بعد "V
" خیلی وقته اینجا نبودیم حالا هم که امدیم بریم بگردیم "jimin
" خیلی خب باشه "V
" ایول😄💪 "jimin
" فقط زود بپوشید تا هوا تاریک نشه "V
" رو چشم داداش "jin
" شما آماده شید منم اینجا رو جمع کنم میام "a.t
" باش "jin
همه از آشپزخانه رفتند بیرون جز جئون
داشت میرفت که بازوش با حرص کشیده شد
شرمنده دیر شد آخه یادم رفت بود پیج دارم😂
پارت بعد هم وقتی که کاملش کردم براتون بزارم فعلا با این یکی قانع باشید لطفا🙏❤️
۹.۰k
۱۹ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.