️مداد رنگیها مشغول بودندبه جزمداد سفید، هیچکس به اوکار نم
️مداد رنگیها مشغول بودندبه جزمداد سفید، هیچکس به اوکار نمیداد،همه میگفتند: تو به هیچ دردی نمیخوری، یک شب که مدادرنگیها توسیاهی شب گم شده بودند، مداد سفید تا صبح ماه کشید مهتاب کشید وآنقدر ستاره کشید که کوچک وکوچکتر شد صبح توی جعبه مداد رنگی جای خالی او با هیچ رنگی پرنشد
به یاد هم باشیم شاید فردا ما هم درکنارهم نباشیم…
به یاد هم باشیم شاید فردا ما هم درکنارهم نباشیم…
۱.۵k
۰۹ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.