باران ❣داشتم فکر می کردم
#باران ❣داشتم فکر میکردم
چقدر آدمهای امن خوبند....
آدمهایی که رازدارند....
آنهایی که میتوانی کنارشان
خودت باشی و
تمام روحت را عریان کنی....
از همه چیز بیواهمه حرف بزنی،
بدون هراسی از قضاوت شدن؛
آدمهایی که نه با لبها که با
چشمها و روحشان لبخند میزنند؛
بدون اینکه زیاد بدانند اعتماد میکنند،
و شاید خودشان هم هرگز ندانند
در کدام روز سختت به تو رسیدهاند،
و چطور خورشید شدهاند،
وسط همه تاریکیهای دلت....
چقدر خورشیدها خوبند؛
چقدر بیمنت و چقدر خوشبو و
چقدر بوسیدنی و چقدر خواستنیاند. مهربانیهایی که انگار نهرهای بهشتند، روی آتش تنهایی..
درد و دریغ که کماند؛
بسیار کم …
چقدر آدمهای امن خوبند....
آدمهایی که رازدارند....
آنهایی که میتوانی کنارشان
خودت باشی و
تمام روحت را عریان کنی....
از همه چیز بیواهمه حرف بزنی،
بدون هراسی از قضاوت شدن؛
آدمهایی که نه با لبها که با
چشمها و روحشان لبخند میزنند؛
بدون اینکه زیاد بدانند اعتماد میکنند،
و شاید خودشان هم هرگز ندانند
در کدام روز سختت به تو رسیدهاند،
و چطور خورشید شدهاند،
وسط همه تاریکیهای دلت....
چقدر خورشیدها خوبند؛
چقدر بیمنت و چقدر خوشبو و
چقدر بوسیدنی و چقدر خواستنیاند. مهربانیهایی که انگار نهرهای بهشتند، روی آتش تنهایی..
درد و دریغ که کماند؛
بسیار کم …
۲۸.۰k
۱۷ فروردین ۱۴۰۱