📝 چند خط روضه...
📝 #چند_خط_روضه...
وقتی که حضرت سیدالشهدا از بالای اسب روی زمین قرار گرفت ذوالجناح لحظهای اطراف حضرت میگردید و دشمنان را از حضرت دور میکرد
ثم تَمَرَّغَ في دم الحسین علیه السلام؛ خود را به خون امام حسین علیه السلام میکشید
و قَصَدَ نَحوَ الخَیمه؛ به سمت خیمهها حرکت کرد
وقتی به نزدیک خیمهها رسید اهل حرم صدای ذوالجناح را شنیدند از خیمهها نگاه کردند ذوالجناح را بی صاحب غرق به خون دیدند...
ناگاه اهل حرم از خیمه بیرون دویدند و میگفتند:
وا اماما، وا سیدا، وابتا و رسول الله وا علیا و وا زهرا...
دور ذوالجناح حلقه زدند بعضی رکابش را میبوسیدند و بعضی تیر از بدنش در میآوردند و بعضی دست به یالِ خونی ذوالجناح میکشیدند ام کلثوم دستتها را روی سر گذاشت و از سوز دل فریاد زد:
وا محمدا وا علیا... هذا حسین بالعراء، صریع بکربلا...
این حسین توست که در معرکه افتاده و در کربلا کشته شده.
نازدانه اباعبدالله، حضرت رقیه خود را روی دستهای ذوالجناح انداخت و فرمود:
یا جَوادَ اَبی! هَل سُقِیَ اَبی؟ اَم قَتَلُوهُ عَطشاناً؟
ای ذوالجناح آیا به پدرم آب دادند یا او را لب تشنه شهید کردند؟
یه وقت حضرت زینب دید سری به نیزه بلند است.
سری به نیزه بلند است، در برادر زینب
خدا کند که نباشد، سر برادر زینب
خداحافظ ای برادر زینب…
به خون غلتان در برابر زینب!
خداحافظ ای برادر زینب...
همه رفتند و شدم تک و تنها
خدارا!چه سازم در این دل صحرا
خداحافظ ای برادر زینب
الا لعنه الله علی القوم الظالمین
#روز_دهم_محرم
#روز_عاشورا
✍حسین ابراهیمی
با نعل تازه حرمت دیرینهای شکست
ناحیۀ مقدسۀ سینهای شکست
وقتی که حضرت سیدالشهدا از بالای اسب روی زمین قرار گرفت ذوالجناح لحظهای اطراف حضرت میگردید و دشمنان را از حضرت دور میکرد
ثم تَمَرَّغَ في دم الحسین علیه السلام؛ خود را به خون امام حسین علیه السلام میکشید
و قَصَدَ نَحوَ الخَیمه؛ به سمت خیمهها حرکت کرد
وقتی به نزدیک خیمهها رسید اهل حرم صدای ذوالجناح را شنیدند از خیمهها نگاه کردند ذوالجناح را بی صاحب غرق به خون دیدند...
ناگاه اهل حرم از خیمه بیرون دویدند و میگفتند:
وا اماما، وا سیدا، وابتا و رسول الله وا علیا و وا زهرا...
دور ذوالجناح حلقه زدند بعضی رکابش را میبوسیدند و بعضی تیر از بدنش در میآوردند و بعضی دست به یالِ خونی ذوالجناح میکشیدند ام کلثوم دستتها را روی سر گذاشت و از سوز دل فریاد زد:
وا محمدا وا علیا... هذا حسین بالعراء، صریع بکربلا...
این حسین توست که در معرکه افتاده و در کربلا کشته شده.
نازدانه اباعبدالله، حضرت رقیه خود را روی دستهای ذوالجناح انداخت و فرمود:
یا جَوادَ اَبی! هَل سُقِیَ اَبی؟ اَم قَتَلُوهُ عَطشاناً؟
ای ذوالجناح آیا به پدرم آب دادند یا او را لب تشنه شهید کردند؟
یه وقت حضرت زینب دید سری به نیزه بلند است.
سری به نیزه بلند است، در برادر زینب
خدا کند که نباشد، سر برادر زینب
خداحافظ ای برادر زینب…
به خون غلتان در برابر زینب!
خداحافظ ای برادر زینب...
همه رفتند و شدم تک و تنها
خدارا!چه سازم در این دل صحرا
خداحافظ ای برادر زینب
الا لعنه الله علی القوم الظالمین
#روز_دهم_محرم
#روز_عاشورا
✍حسین ابراهیمی
با نعل تازه حرمت دیرینهای شکست
ناحیۀ مقدسۀ سینهای شکست
۴.۶k
۰۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.