یه دوست داشتم هر موقع حالشو میپرسیدم حالش که بد بود میگفت
یه دوست داشتم هر موقع حالشو میپرسیدم حالش که بد بود میگفت:
شبم!
میگفتم شب یعنی چی دیگه؟
میگفت: تاریکم؛ دلم تاریکه ولی آرومم مثه ستاره ها، به مردم لبخند میزنم نمیزارم بقیه حالمو بفهمن؛
و من این روز ها با همین فاصله دور در بی خبری دست و پا میزنم و نگران اینم که نکنه تو شب باشی و من ندونم...
شبم!
میگفتم شب یعنی چی دیگه؟
میگفت: تاریکم؛ دلم تاریکه ولی آرومم مثه ستاره ها، به مردم لبخند میزنم نمیزارم بقیه حالمو بفهمن؛
و من این روز ها با همین فاصله دور در بی خبری دست و پا میزنم و نگران اینم که نکنه تو شب باشی و من ندونم...
۱۰.۰k
۰۳ فروردین ۱۴۰۰