❤️❤️ یادمه زمانی که «سایه» عاشق «هدایت» شد،
❤️❤️ یادمه زمانی که «سایه» عاشق «هدایت» شد،
فردای همون روزی که از باغ انارِ آقاش گذشتیم و پیرهنِ سایه گیر کرد به شاخ و برگایِ انار،
هدایت گفت: بزار من جدا کنم شاخه ها رو،که نریزه گلهایِ پیراهنت… .
چشای سایه موند تو دستای هدایت و جدال شاخه و دامن… .
ازون روز به بعد خودم دیدم که سایه عاشق شد،
دیگه سایه نبود،پر رنگ بود، میگفت:
فقط هدایت فهمید،پیرهن من گُل داره!
خندیدیم،گفتیم: چش چرونی کرده.
اخم کردو گفت: نه،هدایت فهمیده قشنگیامو
خندیدیم،گفتیم: مگه تو قشنگی؟
خندیدو گفت: وقتی دلت واسه کسی تند تند میزنه،خون میدوئه به صورت آدم، آدم قشنگ میشه،گُل میندازه،گُل گُلی میشه… .
سایه،
گُل داده بود،
و من خودم به گوش هدایت رسوندم که،سایه، گُل داده برات.
ازون به بعدم،خون دوئید به صورت هدایت و عاشق شد.
همین قدر ساده،همین قدر روشن.
الان خیلی ساله نه سایه رو دیدم،نه هدایتو،
ولی خبر دارم، وقتی عروسی کردن،
درختا توی تابستون گُل دادن،
برگا تو پاییز سبز شدن،
برفا تو زمستون آب شدن و
فصل بهار،بارون بارید..!
.
.
یه پولکیِ گُل محمدی گذاشتم گوشه ی لُپمو، چایمو روش سر کشیدمو، آلبومو بستم و به تو فکر کردم…
خون دوئید توی صورتم.❤️❤️
.
.
.
.
#کمیل_نصیری #عاشقم_من
#دلنوشته #عاشق #چای #چایی #قلب
فردای همون روزی که از باغ انارِ آقاش گذشتیم و پیرهنِ سایه گیر کرد به شاخ و برگایِ انار،
هدایت گفت: بزار من جدا کنم شاخه ها رو،که نریزه گلهایِ پیراهنت… .
چشای سایه موند تو دستای هدایت و جدال شاخه و دامن… .
ازون روز به بعد خودم دیدم که سایه عاشق شد،
دیگه سایه نبود،پر رنگ بود، میگفت:
فقط هدایت فهمید،پیرهن من گُل داره!
خندیدیم،گفتیم: چش چرونی کرده.
اخم کردو گفت: نه،هدایت فهمیده قشنگیامو
خندیدیم،گفتیم: مگه تو قشنگی؟
خندیدو گفت: وقتی دلت واسه کسی تند تند میزنه،خون میدوئه به صورت آدم، آدم قشنگ میشه،گُل میندازه،گُل گُلی میشه… .
سایه،
گُل داده بود،
و من خودم به گوش هدایت رسوندم که،سایه، گُل داده برات.
ازون به بعدم،خون دوئید به صورت هدایت و عاشق شد.
همین قدر ساده،همین قدر روشن.
الان خیلی ساله نه سایه رو دیدم،نه هدایتو،
ولی خبر دارم، وقتی عروسی کردن،
درختا توی تابستون گُل دادن،
برگا تو پاییز سبز شدن،
برفا تو زمستون آب شدن و
فصل بهار،بارون بارید..!
.
.
یه پولکیِ گُل محمدی گذاشتم گوشه ی لُپمو، چایمو روش سر کشیدمو، آلبومو بستم و به تو فکر کردم…
خون دوئید توی صورتم.❤️❤️
.
.
.
.
#کمیل_نصیری #عاشقم_من
#دلنوشته #عاشق #چای #چایی #قلب
۳۵.۹k
۲۸ فروردین ۱۴۰۳