در دلم بود کزین پس ندهم دل بکسی

در دلم بود کزین پس ندهم دل بکسی
چکنم باز گرفتار شدم در هوسی

نفس صبح فرو بندد از آه سحرم
گر شبی بر سر کوی تو برآرم نفسی

بجهانی شدم از دمدمه‌ ی کوس رحیل
که کنون راضیم از دور ببانگ جرسی

نیست جز کلک سیه روی مرا هم سخنی
نیست جز آه جگر سوز مرا هم نفسی

عاقبت کام دل خویش بگیرم ز لبت
گر مرا بر سر زلف تو بود دسترسی

بر سر کوت ندارم سر و پروای بهشت
زانکه فردوس برین بیتو نیرزد بخسی

تشنه در بادیه مردیم باومید فرات
وه که بگذشت فراتم ز سر امروز بسی

هر کسی را نرسد از تو تمنای وصال
آشیان بر ره سیمرغ چه سازد مگسی

خیز کریمی که گل از غنچه برون می‌آید
بلبلی چون تو کنون حیف بود در قفسی...🦋🦋

#saharshehim💖

#عاشقانه
#بهترینم
دیدگاه ها (۰)

یکی رد شد شبیه او، پر از ابهام و تردیدم همین که دیدمش جا خور...

اول هوس و شیطنتی پر هیجان بود،نوعی طپشِ قلب، شبیهِ ضربان بود...

ای غم عشق تو آتش زده در خرمن دلو آتش هجر جگر سوز تو دود افکن...

برکت تنها نانِ درون سفره نیست نه !برکت گاهی آدمیست که با بود...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط