ایستاده ام بر بام اسفند

ایستاده ام بر بام اسفند،
با چشمانی خیره به روزهایی که
تلخ و شیرین گذشت و خاطره شد..
حالا بهار در راه است،
لبریز از عطر بهار نارنج،
سرشار از شکوه علفزار با کوله باری از
شکوفه های عشق،
سبزه های امید و ابرهایی که آبستن باران اند..
شاید خدا خواست
و این بهار
درخت آرزوها‍‍یمان جوانه زد ..
amd_msn11
01.12.9
دیدگاه ها (۲۲)

ﺧﺪﺍﯾﺎﺍﮔﺮ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺗﻮﯾﯽ ، ﺩﺭﺩﻡ ﻓﺰﻭﻥ ﺑﺎﺩﻭﮔﺮ ﻋﺸﻘﯽ ، ﺳﻬﻢ ﻣﻦ ﺟﻨﻮﻥ ﺑﺎ...

چارلز بوکفسکی یجا میگه :ما برای ادامه دادنهیچکسی را نداریم ج...

#اطرم_خان#نون_خ #طنز #شاد#پانتومیم🎭

کوچه وقتی کوچه بود ،که عبورِ تو بود ..سلامِ نگاهِ تو بود ..ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط