میهمانم کن
میهمانم کن
امشب را می گویم
مرا میهمان تماشایت کن
ماه شو
و با نور نگاهت
بذر عشق بکار
درون چشمانی که
از دوست داشتنت سرشارند
چشمانی که تماشایت را کم دارند
با شعر بوسه
پاورچین بیا
شمع دلتنگی هایم را فوت کن
و مرا در بستر آغوشت
پر کن از آرامش
هوس کرده ام در آغوشت بگیرم
بغلت را به من می سپاری؟؟
کاش می شد
به من بگویی دوستم داری
گاهی دنیا
کوچک می شود
خیلی کوچک
تنها به اندازه یک آغوش
آغوشی که لمسش
آدمی را ارزوست
و تنها می شود به خیال داشتنش دلخوش بود
امشب را می گویم
مرا میهمان تماشایت کن
ماه شو
و با نور نگاهت
بذر عشق بکار
درون چشمانی که
از دوست داشتنت سرشارند
چشمانی که تماشایت را کم دارند
با شعر بوسه
پاورچین بیا
شمع دلتنگی هایم را فوت کن
و مرا در بستر آغوشت
پر کن از آرامش
هوس کرده ام در آغوشت بگیرم
بغلت را به من می سپاری؟؟
کاش می شد
به من بگویی دوستم داری
گاهی دنیا
کوچک می شود
خیلی کوچک
تنها به اندازه یک آغوش
آغوشی که لمسش
آدمی را ارزوست
و تنها می شود به خیال داشتنش دلخوش بود
۴.۹k
۲۴ شهریور ۱۴۰۳