آن قدر خسته ای که شاید هیچ کس در اثرِ گذرِ سالیانِ عمر به
آنقدر خستهای که شاید هیچکس در اثرِ گذرِ سالیانِ عمر به پایت نمیرسد. یا به زبانی درستتر:
تو در حقیقت خسته نیستی بلکه ناآرامی و از اینکه گامی بر این زمین برداری هراسانی.
گوئی دامهای بشری موی بر تنت سیخ میکنند و از همین روست که همواره هر دو پایت همزمان در هواست.
تو خسته نیستی بلکه از این خستگی شدید که در اثر ناآرامی عظیم پدید میآید وحشت داری...
احساس میکنی که گویی تو را به نبردی بزرگ برای تاوان دادن به جهان فرا خوانده باشند،
چیزِ غریبی است.
نه؟
تو در حقیقت خسته نیستی بلکه ناآرامی و از اینکه گامی بر این زمین برداری هراسانی.
گوئی دامهای بشری موی بر تنت سیخ میکنند و از همین روست که همواره هر دو پایت همزمان در هواست.
تو خسته نیستی بلکه از این خستگی شدید که در اثر ناآرامی عظیم پدید میآید وحشت داری...
احساس میکنی که گویی تو را به نبردی بزرگ برای تاوان دادن به جهان فرا خوانده باشند،
چیزِ غریبی است.
نه؟
۲.۱k
۲۲ شهریور ۱۴۰۱