دوس داشتم فقط بابام بره دریا ک بتونم برم بیرون الان ک تاز
دوس داشتم فقط بابام بره دریا ک بتونم برم بیرون الان ک تازه خدافظی کرد و رف مث سگ بغضم گرفته و دوس دارم گریه کنم
بخصوص امروز ک اشعه افتاب سرطانیه بهش گفتم در نیان تو افتاب کار کنن، دوباره زنگش زدم همین ک تو کوچه بود بهش گفتم مواظب خودش باشه
نمیدونم شاید خودم زیاد حساس شده باشم اصلا یجوری شدم تو این مدت فقط گریه میکنم سر چیزای مسخره همین ک دارم میخندم گریم میگیره اصلا...
کاش میتونستم برای یه مدتی برم کما!
بخصوص امروز ک اشعه افتاب سرطانیه بهش گفتم در نیان تو افتاب کار کنن، دوباره زنگش زدم همین ک تو کوچه بود بهش گفتم مواظب خودش باشه
نمیدونم شاید خودم زیاد حساس شده باشم اصلا یجوری شدم تو این مدت فقط گریه میکنم سر چیزای مسخره همین ک دارم میخندم گریم میگیره اصلا...
کاش میتونستم برای یه مدتی برم کما!
۸.۶k
۰۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.