دوست دارم

دوست دارم
در اين شب دلپذير
عطر تو، چراغ بينایی من شود
و محبوبه شب راهش را گم كند

دوست دارم
شب لرزان از حضورت پايش بلغزد
در چاله‌ای از صدف كه ماهش می‌خوانند
و خنده آفتاب دريا را روشن كند

اما نه آفتاب است و نه ماه
عصرگاهی غمگين است
و من اين همه را جمع كرده‌ام
چون دلتنگ توام ...!
دیدگاه ها (۰)

⊰ دقیقا جایی که خسته میشی باید دوبرابر بقیه کار کنی، میدونی ...

گاهی به این فکر میکنم ، شاید امروز آخرین روزی باشه که نفس می...

من خود دلم از مهر تو لرزید وگرنه تیرم به خطا می رود اما به ه...

در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم اصلا به تو افتاده مسیرم که ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط