شد شد نشد فدای سرم

شد شد، نشد؛ فدای سرم!
تا جایی که باید باشم، هستم
خندیدی،خندیدم
وقت گذاشتی،وقت گذاشتم...
بودی و بودم
اما اگر در لابلای این روزها و
خاطراتمون
با یه دلخوری و ناراحتی
کسی رو انتخاب کردی و تموم این
چیزها خراب شد
من بازم بهت احترام میذارم
چون این احترام برای خودمه نه تو
چون من لایق احترام هستم بخاطر
تموم لحظاتی که در کنارم بزرگ شدی
و متاسفانه رشد نکردی
دیدگاه ها (۱)

تو حرف بزن، من بشنومتو این زمونه ی قحطی زده،تاحرف زدن رو هم ...

عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشتکه گناه دگران بر تو نخواهند...

سعی کن روی پای خودت بایستی و به توانایی های خوت متکی باشی......

تو با شرافتي اگر….آبروي ديگران را مانند آبروي خودت محترم بدا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط