لایو ویورس جونگکوک
لایو ویورس جونگکوک!🤍
قبل از اینکه برم بخوابم، پرموشنای SEVEN داره تموم میشه. شاید آخرش نباشه ولی پرموشنای رسمی تموم شدن.
خستم، فقط بدون هیچ فکر خاصی اومدم لایو. اجرای امروز خیلی باحال بود. خیلی باحال بود و فکر میکنم وقتی جلوی آرمی اجرا میکنم خیلی خیلی خیلی خیلی*خمیازه میکشه* ببخشید، این نه، بخاطر اینه که خوابم میاد.. بهرحال فکر میکنم که انرژی میگیرم. امروزم اینو احساس کردم.
از اونجایی که این روزا فعالیت زیادی نداشتم و امروز خیلی احساسش کردم و مطمئناً فکر کنم قطعاً تفاوت زیادی تو اجرا با آرمی یا بدون آرمی جلوی روی من وجود داره. باید بگم که انرژی که احساس میکنم فرق میکنه؟ در واقع امروز وضعیت بدنم بدتر از دیروز بود. و اگه بخوام صادق باشم، امروز به طور مداوم سرفه می کردم و موقع نفس کشیدن استرس داشتم، برای همین فکر کردم که یعنی امروز خوب میشم؟ اما از همون زمانی که مصاحبه شروع شد تا بعد از اجرا، اصلاً به نفس کشیدن فکر نکردم. خیلی سرگرم کننده بود. سرگرم کننده بود و مطمئناً، آرمی ها باید اونجا باشن. برای کنسرتا مناسبم.
*به مجسمه پشت سرش اشاره میکنه* از وقتی که اینجا بودی هیچکس گرد و غبارتو تمیز نکرده نه؟ من تمیزت میکنم. تو آینده هم همین جا خوشحال باش و ادامه بده. اگه مهمون دیگه ای اینجا اومد بهم خبر بده. بهم زنگ بزن، باشه؟ از اینجا مراقبت کن اوکی؟
به هر حال، پروموشنا این بار خیلی سرگرم کننده بودن. کوتاه بود اما پروموشن سرگرم کننده بود و از چیز دیگه ای اطلاع ندارم. ممکنه به عنوان یک انسان اشتباه کنم و ممکنه اتفاقات مختلفی رخ بده. اما صادقم! من برای آرمیا صادقم، برای همین چیزی برای پنهان کردن از آرمی ندارم. بعداً حتی ممکنه به هم فحش بدیم. "چرا استیج امروزو به هم ریختی؟"
میتونیم با هم شوخی کنیم. این خیلی سرگرم کننده هست مگه نه؟ شاید به همچین چیزی امیدوار باشم. من فقط میخوام برای آرمیا طبیعی باشم.
پروموشن امروز آخرین بار بود، برای همین من یک شام کمپانی با کسایی خوردم که به این پرموشنا/فعالیت های سولو انرژی دادن و وای، چون طرف هر صندلی می رفتم، خیلی الکل نوشیدم. ها..سخت بود اما من خیلی خوشحال بودم.
#WEVERSE
قبل از اینکه برم بخوابم، پرموشنای SEVEN داره تموم میشه. شاید آخرش نباشه ولی پرموشنای رسمی تموم شدن.
خستم، فقط بدون هیچ فکر خاصی اومدم لایو. اجرای امروز خیلی باحال بود. خیلی باحال بود و فکر میکنم وقتی جلوی آرمی اجرا میکنم خیلی خیلی خیلی خیلی*خمیازه میکشه* ببخشید، این نه، بخاطر اینه که خوابم میاد.. بهرحال فکر میکنم که انرژی میگیرم. امروزم اینو احساس کردم.
از اونجایی که این روزا فعالیت زیادی نداشتم و امروز خیلی احساسش کردم و مطمئناً فکر کنم قطعاً تفاوت زیادی تو اجرا با آرمی یا بدون آرمی جلوی روی من وجود داره. باید بگم که انرژی که احساس میکنم فرق میکنه؟ در واقع امروز وضعیت بدنم بدتر از دیروز بود. و اگه بخوام صادق باشم، امروز به طور مداوم سرفه می کردم و موقع نفس کشیدن استرس داشتم، برای همین فکر کردم که یعنی امروز خوب میشم؟ اما از همون زمانی که مصاحبه شروع شد تا بعد از اجرا، اصلاً به نفس کشیدن فکر نکردم. خیلی سرگرم کننده بود. سرگرم کننده بود و مطمئناً، آرمی ها باید اونجا باشن. برای کنسرتا مناسبم.
*به مجسمه پشت سرش اشاره میکنه* از وقتی که اینجا بودی هیچکس گرد و غبارتو تمیز نکرده نه؟ من تمیزت میکنم. تو آینده هم همین جا خوشحال باش و ادامه بده. اگه مهمون دیگه ای اینجا اومد بهم خبر بده. بهم زنگ بزن، باشه؟ از اینجا مراقبت کن اوکی؟
به هر حال، پروموشنا این بار خیلی سرگرم کننده بودن. کوتاه بود اما پروموشن سرگرم کننده بود و از چیز دیگه ای اطلاع ندارم. ممکنه به عنوان یک انسان اشتباه کنم و ممکنه اتفاقات مختلفی رخ بده. اما صادقم! من برای آرمیا صادقم، برای همین چیزی برای پنهان کردن از آرمی ندارم. بعداً حتی ممکنه به هم فحش بدیم. "چرا استیج امروزو به هم ریختی؟"
میتونیم با هم شوخی کنیم. این خیلی سرگرم کننده هست مگه نه؟ شاید به همچین چیزی امیدوار باشم. من فقط میخوام برای آرمیا طبیعی باشم.
پروموشن امروز آخرین بار بود، برای همین من یک شام کمپانی با کسایی خوردم که به این پرموشنا/فعالیت های سولو انرژی دادن و وای، چون طرف هر صندلی می رفتم، خیلی الکل نوشیدم. ها..سخت بود اما من خیلی خوشحال بودم.
#WEVERSE
- ۸.۲k
- ۳۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط