دلم برای حجم وسیع دلت تنگ شده
دلم برای حجم وسیع دلت تنگ شده
برای آن سکوت نامعلوم و شکیب
دلم برای آن آبی زلال همیشه
تنگ شده
دلم برای صورت ماهت و آن طلایه نگاهت تنگ شده
عجیب هوای دلتنگی ات می چسبد
وقتی یادت را به آغوش می کشم تمام وجودم شعر می شود برای از تو گفتن و از تو نوشتن ...
تو را از سر دلتنگی به جرعه ای غزل می نوشم تا که نای دوباره بگیرم... به هر کجا که روی غزل غزل کنار منی
به هر نگاه که کنی بغل بغل قرار منی داداش از دست رفته ام😔😔😔😭
برای آن سکوت نامعلوم و شکیب
دلم برای آن آبی زلال همیشه
تنگ شده
دلم برای صورت ماهت و آن طلایه نگاهت تنگ شده
عجیب هوای دلتنگی ات می چسبد
وقتی یادت را به آغوش می کشم تمام وجودم شعر می شود برای از تو گفتن و از تو نوشتن ...
تو را از سر دلتنگی به جرعه ای غزل می نوشم تا که نای دوباره بگیرم... به هر کجا که روی غزل غزل کنار منی
به هر نگاه که کنی بغل بغل قرار منی داداش از دست رفته ام😔😔😔😭
۷.۴k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.