استوری عاشقانه عشق آسان ندارد
جای تنهایی در سینه ها مانده
رفته مجنون و لیلا به جا مانده
از مستی و مینا و می
اشکی به ساغر مانده
گفتم این آغاز پایان ندارد
عشق اگر عشق است آسان ندارد
گفتی از پاییز باید سفر کرد
گرچه گل تاب طوفان ندارد
#علیرضا_قربانی
گفت: «مرا یادت هست؟»
دویدم و در راه فکر کردم
که من چه یادی دارم،
چرا یادم به وسعت همه تاریخ است؟
و چرا آدم ها در یاد من زندگی میکنند
و من در یاد هیچکس نیستم؟
.
رفته مجنون و لیلا به جا مانده
از مستی و مینا و می
اشکی به ساغر مانده
گفتم این آغاز پایان ندارد
عشق اگر عشق است آسان ندارد
گفتی از پاییز باید سفر کرد
گرچه گل تاب طوفان ندارد
#علیرضا_قربانی
گفت: «مرا یادت هست؟»
دویدم و در راه فکر کردم
که من چه یادی دارم،
چرا یادم به وسعت همه تاریخ است؟
و چرا آدم ها در یاد من زندگی میکنند
و من در یاد هیچکس نیستم؟
.
۲.۳k
۰۵ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.