هیچوقت پیش نیومده بود که بابام اینو بگه ولی اون شبی داشت
هیچوقت پیش نیومده بود که بابام اینو بگه ولی اون شبی داشت با یه صدای خسته ای ب مادرم میگفت؛ولی کاش همه چی یه جور دیگه پیش میرفت کاش خدا یکم مدارا کنه؛اون شب احساس میکنم خدا دلش میخواست بابامو بغل بگیره بگه همه چی درست میشه
- ۲۱.۱k
- ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط