همه آدما عادت دارن
از لحظه های خوش وشادشون عکس
بگیرن اما کمترکسی تومشکلات وغصه هاش هم عکس میگیره
نگاه میکنم به دیروزهای بی بازگرد وبغض تلخی توگلویم میشینه تازه
الان میفهمم گه چه روزهای شیرین
ورویایی رو پشت سرگذاشتم نگاه میکنم ومقایسه میکنم بااین لحظه هایی که همه چیز برای مردن مهیاست اما چرا تمام نمیشه این عذاب نفس کشیدن ،چیزی ازمن باقی نمونده هرچه که داشتمو حراج کردم حتی جسم وجانم را واکنون چیزی تقریباشبیه انروزهایمم ،،،
بیست وپنج سال پیش در چنین شبی تمام کائنات رنگ وبویی دگر پیدا کرده بودن تامابرای اولین بار همدیگرو ببینیم ...
منم دلتنگم ای بهانه زندگی
بگیرن اما کمترکسی تومشکلات وغصه هاش هم عکس میگیره
نگاه میکنم به دیروزهای بی بازگرد وبغض تلخی توگلویم میشینه تازه
الان میفهمم گه چه روزهای شیرین
ورویایی رو پشت سرگذاشتم نگاه میکنم ومقایسه میکنم بااین لحظه هایی که همه چیز برای مردن مهیاست اما چرا تمام نمیشه این عذاب نفس کشیدن ،چیزی ازمن باقی نمونده هرچه که داشتمو حراج کردم حتی جسم وجانم را واکنون چیزی تقریباشبیه انروزهایمم ،،،
بیست وپنج سال پیش در چنین شبی تمام کائنات رنگ وبویی دگر پیدا کرده بودن تامابرای اولین بار همدیگرو ببینیم ...
منم دلتنگم ای بهانه زندگی
۷۸۴
۰۷ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.