آغوشِ یک "مــرد"
آغوشِ یک "مــرد"
دنیاے امنےست ڪه هر زنے دوست دارد
یڪے برایِ خودش داشته باشد
و هر بار ڪه دلش گرفت
خودش را به آنجا تبعید ڪند ...
بازوانِ یک "مـرد"
تنها حصارِ دلچسبےست ڪه یک زن
هرگز آن را نخواهد شڪست ...
گرماے آغوشِ مردانه
شبیه ڪرسیِ خانهے مادر بزرگ
آرامترین نقطه براے خوابیدن است ...
اصلا آدم غمهایش را فراموش
مےڪند
وقتے به امنیت و استحڪامِ
یک "مــرد" پناه مےبرد ... !
چه تناقضِ شیرینے !
این ڪه زمختیِ دستان و چهرهے "مــردان"
احساسِ لطافت و زیباییِ "زنان" را
دوچندان میڪند
و صداے بم و خشدارِ مـردانه
تنها خشونتِ مجاز و دوست داشتنیِ دنیاست ...
اصلاً خدا مردها را آفرید
تا زنها ؛
با خیالِ راحت
دلبرانه باشند و شیطنت ڪنند
دنیاے امنےست ڪه هر زنے دوست دارد
یڪے برایِ خودش داشته باشد
و هر بار ڪه دلش گرفت
خودش را به آنجا تبعید ڪند ...
بازوانِ یک "مـرد"
تنها حصارِ دلچسبےست ڪه یک زن
هرگز آن را نخواهد شڪست ...
گرماے آغوشِ مردانه
شبیه ڪرسیِ خانهے مادر بزرگ
آرامترین نقطه براے خوابیدن است ...
اصلا آدم غمهایش را فراموش
مےڪند
وقتے به امنیت و استحڪامِ
یک "مــرد" پناه مےبرد ... !
چه تناقضِ شیرینے !
این ڪه زمختیِ دستان و چهرهے "مــردان"
احساسِ لطافت و زیباییِ "زنان" را
دوچندان میڪند
و صداے بم و خشدارِ مـردانه
تنها خشونتِ مجاز و دوست داشتنیِ دنیاست ...
اصلاً خدا مردها را آفرید
تا زنها ؛
با خیالِ راحت
دلبرانه باشند و شیطنت ڪنند
۳.۳k
۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۲