دقیقا همونجام
دقیقا همونجام
نه خوشیها خوشحالم میکنه و نه دردها برام معنایی داره!
بعداز ضربههایی که خوردم به جایی رسیدم که دیگه تو چیزی نه لذت میبینم و نه چیزی خوشحال یا غمگینم میکنه...
ولی میدونین جنبه مثبتش چیه؟
اینکه به قدری قویشدم که دیگه هیچی یعنی هیچی نمیتونه منو از پا دراره
نه خوشیها خوشحالم میکنه و نه دردها برام معنایی داره!
بعداز ضربههایی که خوردم به جایی رسیدم که دیگه تو چیزی نه لذت میبینم و نه چیزی خوشحال یا غمگینم میکنه...
ولی میدونین جنبه مثبتش چیه؟
اینکه به قدری قویشدم که دیگه هیچی یعنی هیچی نمیتونه منو از پا دراره
- ۸۸۵
- ۰۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط