عشق...؟ p4
عشق...؟ p4
از زبان ات
با صدای دادو بیداد بلند شدم ک دیدم کارگردانمون با بلند گو داره داد میزنه
☆تا نیم ساعت دیگه همه اماده باشن داریم میریم ساحل قراره شنا کنیم قواصی کنیم تموم کارای تفریحیه دریارو بکنیم هرکی تا نیم ساعت دیگه حاضر نباشه نمیبریم
از جام مثل جن پا شدم رفتم حاضر شدم ی مایو دو تیکه پوشیدم از روش ی ساحلی کوتاه ک ک شنل سیله توری هم برداشتم با ی تیشرت کوتاه سفید با ی شرتک لی برداشتم زد افتاد عینگ چند دست لباس حوله دوربین عکس فوری پاور بانک خلاصه همه چی و زود وسایلامو برداشتم رفتم پایین تو حال دیدم همه اونجان
☆خب وقت تمومه همه اومدن برای روز اول خوبه
آیو: یعنی چی یعنی هر روز اینجوری قراره پا شیم
☆درسته
کل ایدلا: نهههههه
☆خب دیگه اوتوبوس بیرون منتظره بریم سوار شیم
خلاصه بعد ی عالمه شیر تو شیر رفتیم رسیدیم پیاده شدیم رفتیم سوار ی قایق شدیم ک رفت به سمت ی جزیره رسیدیم پیاده شدیم کلا ی قسمت حزیررو به ما اختصاص داده بودن رفتیم وسایلامونو گذاشتیم رو تخت های ساحلی ک زیر درخت های نخل بود(زیر نخلا رقصیدیم باهم بقیشو بلد نیستم ) ک کارکردانمون گفت
☆خب بچه ها اول میریم قواصی بعد قراره ی جا اگه خواستین شنا کنید استاحت کنین با توپ توی اب مسابقه بدین و.... و بعد قراره تفریحات ساحلی رو امتحان کنین مثل جت اسکی اسکی روی اب چتر نجات شاتل و..... حله بچه
بچه ه: اره
۳هفته بعد
سه هفتهگذشته و ما کارای زیادی کردیم و خوب من حس میکنم حسایی به کوک دارم ۱هفته دیگه بر میگردیم کره امروز قراره بریم پارتی رفتم ی لباس سیاه شیک پوشیدم با پاشنه بلند قراره بریم بار اونجا پارتیه
رفتم پایین ک همه بودن ک کارگردان گفت
☆خب خب دختر پسر های گلمون همتون برا خودتون ی کاپل انتخواب کنین همه انتخواب کردن که یهو اعضا جونکوکو هل دادن خورد بهم ک خودشو جنع کرد بازوشو دراز کرد سمتم و گفت کاپلم میشی
+بله،،، اها اره میشم
از بلزوش گرفتم ک دیدم اعضا خر ذوق شدن کوکم قرنز شده خب منم قرمز شدم
رفتیم به بار من چند شات ویسکی خوردم زیاد نخوردم چون نمیخواستم مست شم ولی کوک خیلی خورد و کاملا مست بود برگشتی کوک رو بردم اتاقش انداختم رو تختش داشتم میرفتم که یهو....
پارت بعدی ۷تا لایک ۱۰ کامنت
از زبان ات
با صدای دادو بیداد بلند شدم ک دیدم کارگردانمون با بلند گو داره داد میزنه
☆تا نیم ساعت دیگه همه اماده باشن داریم میریم ساحل قراره شنا کنیم قواصی کنیم تموم کارای تفریحیه دریارو بکنیم هرکی تا نیم ساعت دیگه حاضر نباشه نمیبریم
از جام مثل جن پا شدم رفتم حاضر شدم ی مایو دو تیکه پوشیدم از روش ی ساحلی کوتاه ک ک شنل سیله توری هم برداشتم با ی تیشرت کوتاه سفید با ی شرتک لی برداشتم زد افتاد عینگ چند دست لباس حوله دوربین عکس فوری پاور بانک خلاصه همه چی و زود وسایلامو برداشتم رفتم پایین تو حال دیدم همه اونجان
☆خب وقت تمومه همه اومدن برای روز اول خوبه
آیو: یعنی چی یعنی هر روز اینجوری قراره پا شیم
☆درسته
کل ایدلا: نهههههه
☆خب دیگه اوتوبوس بیرون منتظره بریم سوار شیم
خلاصه بعد ی عالمه شیر تو شیر رفتیم رسیدیم پیاده شدیم رفتیم سوار ی قایق شدیم ک رفت به سمت ی جزیره رسیدیم پیاده شدیم کلا ی قسمت حزیررو به ما اختصاص داده بودن رفتیم وسایلامونو گذاشتیم رو تخت های ساحلی ک زیر درخت های نخل بود(زیر نخلا رقصیدیم باهم بقیشو بلد نیستم ) ک کارکردانمون گفت
☆خب بچه ها اول میریم قواصی بعد قراره ی جا اگه خواستین شنا کنید استاحت کنین با توپ توی اب مسابقه بدین و.... و بعد قراره تفریحات ساحلی رو امتحان کنین مثل جت اسکی اسکی روی اب چتر نجات شاتل و..... حله بچه
بچه ه: اره
۳هفته بعد
سه هفتهگذشته و ما کارای زیادی کردیم و خوب من حس میکنم حسایی به کوک دارم ۱هفته دیگه بر میگردیم کره امروز قراره بریم پارتی رفتم ی لباس سیاه شیک پوشیدم با پاشنه بلند قراره بریم بار اونجا پارتیه
رفتم پایین ک همه بودن ک کارگردان گفت
☆خب خب دختر پسر های گلمون همتون برا خودتون ی کاپل انتخواب کنین همه انتخواب کردن که یهو اعضا جونکوکو هل دادن خورد بهم ک خودشو جنع کرد بازوشو دراز کرد سمتم و گفت کاپلم میشی
+بله،،، اها اره میشم
از بلزوش گرفتم ک دیدم اعضا خر ذوق شدن کوکم قرنز شده خب منم قرمز شدم
رفتیم به بار من چند شات ویسکی خوردم زیاد نخوردم چون نمیخواستم مست شم ولی کوک خیلی خورد و کاملا مست بود برگشتی کوک رو بردم اتاقش انداختم رو تختش داشتم میرفتم که یهو....
پارت بعدی ۷تا لایک ۱۰ کامنت
۱۱.۸k
۲۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.