رابطه ای ڪه روزی با عشق
و وابستگی شڪل گرفته،
وقتی تمام میشود؛
دیگر هیچچیز مثل قبل نیست
احساسات،
خاطرات،
و پیوندی
ڪه وجود داشت
دیگر به همان شڪل قابلاحیا نیست
و ادامهی این ارتباط،
دیگر نه دوستی است
و نه نوعی از رابطه
بلڪه فقط یڪ بازی فرسایشی است
دوست ماندن بعد از پایان رابطه،
گاهی تنها راهی است
برای فرار از پذیرش واقعیت
راهی برای نگه داشتن یڪ نفر
در حاشیهی زندگی،
بدون آنڪه او را داشته باشی.
اما حقیقت این است ڪه
رابطهای ڪه تمام شده،
باید تمام بماند
نه بهخاطر بیاحترامی یا بیمحبتی،
بلڪه به این دلیل ڪه
هر دو نفر بتوانند
راه خود را پیدا ڪنند
زخمها را ترمیم ڪنند
و فرصتی برای تجربهی
احساسات جدید داشته باشند.
ڪسی ڪه روزی جایگاه خاصی
در ذهنمان داشته،
نمیتواند بهراحتی به یڪ دوست
معمولی تبدیل شود
احساسات، مثل یڪ ڪلید
خاموش و روشن نمیشوند
نمیتوان از عشقِ عمیق
به دوستی ساده رسید،
بدون آنڪه
چیزی در درونمان شڪسته باشد.
در بسیاری از موارد،
این نوع "دوست ماندن"
چیزی جز ادامهی وابستگی،
پنهان ڪردن احساسات
و ڪش دادن جدایی نیست.
پایان رابطه
یعنی پایان نقشها،
نه اینڪه خاطرات فراموش شوند،
نه اینڪه احترام از بین برود،
بلڪه یعنی پذیرفتن اینڪه
برخی آدمها قرار نیست
تا همیشه در زندگیمان بمانند
گاهی رها ڪردن،
عین دوست داشتن است
دوست داشتنی ڪه اجازه میدهد
هر دو نفر مسیر جدیدی را
بدون زنجیرهای گذشته طی ڪنند.
#محمد_ملڪی
#عاشقانه #خاص #دخترونه #الی