🎙️دکلمه

از آن زمان که آرزو ، چو نقشی از سراب شد
تمام جستجوی دل ، سوال بی جواب شد
 
نرفته کام تشنه ای ، به جستجوی چشمه ها
خطوط نقش زندگی ، چو نقشه ای بر آب شد
 
چه سینه سوز آه ها که خفته بر لبان ما
هزار گفتنی به لب ، اسیر پیچ و تاب شد
 
نه شور عارفانه ای ، نه ذوق شاعرانه ای
قرار عاشقانه ام ، شتاب در شتاب شد
 
نه فرصت شکایتی ، نه قصه و روایتی
تمام جلوه های جان ، چو آرزو به خواب شد
 
نگاه منتظر به در ، نشست و عمر شد به سر
نیامده به خود دگر ، که دوره ی شباب شد
 
 
شاعره #مهين_عميد
#دکلمه #دکلمه_حامد_عقیلی
#دکلماتور_حامد_عقیلی #سراب
#دیزاین_حامد_عقیلی
دیدگاه ها (۰)

🎙️دکلمه

🎙️دکلمه

من تنها آرامش سکوتت را می خواهمنه درین هیاهو میان جان می خوا...

در نبودت گریه ها کردم، در آغوشم بگیرگریه کردم، گریه ها هر دم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط